کد مطلب:29720 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:107
علی علیه السلام وی را برگرداند و به عمر گفت:ای امیر مؤمنان! آیا این زن را سنگسار می كنی؟ گفت:آری. علی علیه السلام گفت:آیا به یاد نمی آوری كه پیامبر خدا فرمود:«قلم تكلیف، از سه شخصْ برداشته شده است:از دیوانه ای كه بی خِرد است؛ از خوابیده، تا زمانی كه از خواب برخیزد؛ و از بچه تا زمانی كه مُحتلم شود»؟ [ عمر] گفت:چرا. و او را آزاد كرد.[1]. 5735. مسند ابن حنبل - به نقل از ابو ظبیان جنبی -:زنی را كه مرتكب زنا شده بود، نزد عمر بن خطّاب آوردند. وی فرمان به سنگسار كردنِ وی داد. او را برای سنگسار كردن می بردند كه علی علیه السلام آنان را در بین راه دید. فرمود:«داستانْ چیست؟». گفتند:این زن، زنا كرده است و عمر، فرمان به سنگسار كردنِ وی داده است. علی علیه السلام او را از دست آنان گرفت و آنان را برگرداند. آنان پیش عمر آمدند. [ عمر ]گفت:چرا برگشتید؟ گفتند:علی علیه السلام ما را برگرداند. [ عمر] گفت:علی، این كار را جز برای چیزی كه می دانسته، انجام نداده است. آن گاه، كسی را به دنبال علی علیه السلام فرستاد. علی علیه السلام غضبناك آمد. [ عمر] گفت:چرا اینها را برگرداندی؟ علی علیه السلام گفت:«آیا سخن پیامبر خدا را نشنیدی كه فرمود:"قلم تكلیف، از سه شخصْ برداشته شده است:از خوابیده، تا زمانی كه از خوابْ بیدار شود؛ از كوچك، تا زمانی كه بزرگ شود؛ و از بیهوش، تا زمانی كه به هوش آید؟"». گفت:چرا. علی علیه السلام گفت:«این زن، دیوانه اَدواریِ بنی فلان است و شاید هنگامی كه مرتكب این كار شده، در زمان جنون به سر می برده است». عمر گفت:من نمی دانم. علی علیه السلام گفت:«من هم نمی دانم». پس، سنگسارش نكرد.[2]. 5736. سنن أبی داود - به نقل از ابن عبّاس -:زنی دیوانه را كه زنا كرده بود، نزد عمر آوردند. درباره وی با تعدادی از مردم، مشورت كرد و در نهایت، فرمان به سنگسار كردنِ وی داد. علی بن ابی طالب علیه السلام بر وی گذشت و گفت:«چه شده است؟». گفتند:زنی دیوانه از فلان قبیله است كه زنا كرده و عمر، فرمان به سنگسار كردنش داده است. فرمود:«او را برگردانید». آن گاه علی علیه السلام نزد عمر آمد و گفت:«ای امیر مؤمنان! آیا نمی دانی كه از سه شخص، قلم تكلیف برداشته شده است:از دیوانه، تا زمانی كه عاقل شود؛ از خوابیده، تا زمانی كه از خوابْ بیدار شود؛ و از بچه، تا زمانی كه به رشد عقلی برسد؟». [ عمر] گفت:چرا. [ علی علیه السلام] فرمود:«پس، گناه این زن چیست كه باید سنگسار شود؟». گفت:هیچ چیز. فرمود:«پس رهایش كن». عمر، او را رها كرد و شروع كرد به تكبیر گفتن.[3].
5734. المستدرك علی الصحیحین - به نقل از ابن عبّاس -:علی علیه السلام از زنی دیوانه از فلان طایفه گذر كرد كه زنا كرده بود و عمر، فرمان به سنگسار كردنِ وی داده بود.